بهمناسبت زادروز سوسن تسلیمی؛ بانوی نامبردار هنر هزارهها
سوسن تسلیمی در 18 بهمن 1328 خورشیدی در رشت به دنیا آمد و اولین بازیاش در تئاتر مدرسه و در نقش ابومسلم خراسانی در سال 1339 روی داد. او از سال 1345 اجرای برنامه در رادیو و ایفای نقش در گروههای آماتور تئاتر را شروع کرد و تا کنون به فعالیتهای هنری خود ادامه ادامه داده است (رجوع کنید به کتاب «اسطوره مهر» اثر بیتا ملکوتی).
به گزارش دیده بان هنر؛ وقتی در زمستان 1362 پخش سریال تاریخی سربداران (اثر ارزنده محمدعلی نجفی) از شبکه یک سیمای جمهوری اسلامی ایران آغاز شد طولی نکشید نقشآفرینی بانو تسلیمی در آن سریال درازدامان و دیدنی که شخصیت همسر شیخ حسن جوری (با بازی زندهیاد امین تارخ) را بازی میکرد به یکی از عناصر اثرگذار در موفقیت اثر تبدیل شد.
چندی بعد یعنی در سال 1364 تسلیمی در اثر سینمایی علی ژکان با نام «مادیان» حضور یافت. او در این فیلم دیدنی که در سال 1365 به اکران عمومی رسید و رنج و نداری مردمان تنگدست روستایی را در بر دارد شخصیت زنی تنها را در جدال با مردسالاری حاکم در جامعه که تلاش میکند از شأن و حقوق طبیعی خود و دخترش دفاع کند به زیبایی ایفا کرده است و همین زیبایی به همذاتپنداری بیننده با «رضوانه» میانجامد. بازی رئالیستی تسلیمی در سراسر این فیلم نمایان است و اگر بخواهم نمونههای برجستهای را در این خصوص مثال بزنم میتوانم به سکانسهایی همچون حضور او در شالیزار یا زمانی که طفلش را به پشت بسته و نان میپزد یا چوبهایی را از دوشش برمیدارد تا به پشت قاطر برادرش رحمت ببندد اشاره کنم که چنان با قدرت از عهده این کارها برمیآید گویی تمام عمر در روستا زیسته و سالیانی طولانی، همهروزه کارهایی را که یک زن روستایی فقیر برای گذران زندگی بر عهده میگیرد انجام داده است.
به پندار من بازی در شخصیت «نایی جان» فیلم بهرام بیضایی با نام «باشو غریبه کوچک» یکی از نقشآفرینیهای جاودانهای انجامیده است که تا کنون از این هنرمند ایرانی دیدهام. در این فیلم، نخستین تصویر شخصیت زن، تصویر صورت اوست و در حالی که با دستاری سفید، دهان و بینی و پیشانی خود را پوشانده و تنها دیدگانش پیداست به داخل کادر میآید. این نمای ویژه و مشهور، دنیایی پیام در خود دارد و نمایان بودن چشمان شخصیت به عنوان نماد میتواند حاکی معرفت درونی نایی باشد.
سوسن تسلیمی در ایفای نقش نایی، مفهوم گنجانده شده به دست بیضایی یعنی ویژگیهای یک مادر دلسوز را بسیار زیبا بروز میدهد. رفتارهای این زن هنرمند، راه رفتن و ایستادنهایش، حتی حرکات چرخشی که در حین دانه پاشیدن به مرغها و خروسها انجام میدهد و خصوصاً تلاشش در برقراری ارتباط با باشو همان پسرک جنگزدهای که در گریز از ویرانیها به شالیزارِ او رسیده است از قدرت تسلیمی در بازی حرفهای حکایت میکنند.
وقتی باشو مطلع میشود شوهر نایی با حضور او به عنوان یک غریبه در خانه موافق نیست از خانه آنان میرود؛ ولی نایی او را زیر باران مییابد و یکی دیگر از سکانسهای زیبای فیلم با حسی که بازیگری تسلیمی ایجاد میکند رقم میخورد.
مرور جنبههای مختلف بازیگری و نقشآفرینیهای سوسن تسلیمی فرصتی مفصل میطلبد لذا در این مجال محدود و در چنین روزی سخنانم را با این تاکید به پایان میرسانم که بیتردید او یکی از زنان نامبردار تئاتر، سینما و تلویزیون ایران است و تا کنون با هنرمندی، در قامت بازیگری تمامعیار، خاطرههای فراوانی در اذهان مشتاقان تئاتر و آثار سینمایی و تلویزیونی بر جای گذاشته است و البته سالها فعالیت در هنر هزارهها تئاتر، و پیوستن به شکوه جاودانه نهفته در گستره پهناور آن، پشتوانه چنین درخششی بوده است.
امید که وی سُتوار بر داراییهای سرشار هنری خویش، با شور و شراری خجسته و بیآن که آژنگ بر جبین بیاورد همچنان برای هنر سرزمین دیرپای ایران، منشاء افتخارآفرینی شود.
*عضو سرای اهل قلم