اقتصاد هنرسبک زندگیسینماکسب و کار

محمدرضا گلزار؛ طرفداران واقعی یا سیاهی لشکر روزمزدی؟

در چند روز اخیر بحث حضور محمدرضا گلزار در بازار موبایل ایران با جنجال همراه شد، برخی اعتقاد داشتند که این طرفداران گلزار واقعی نیستند و سیاهی لشکر سینما هستند که برای این مراسم آورده شده‌اند، اما …

به گزارش دیده بان هنر و به نقل از عصر ایران؛ چند روز اخیر ویدئویی از محمد رضا گلزار منتشر شد که برای افتتاح یک مرکز خدمات تلفن همراه، به بازار موبایل ایران رفته و شاهد استقبال سیل طرفدارانش در ورودی این مجموعه بودیم، همان گونه که قبلتر هم چند ویدئو به همین شکل مثلا در مراسم پخش نذری و … از او دیده بودیم.

خوب بسیار طبیعی است که یک سلبریتی با سابقه‌ای مانند گلزار طرفدارانی داشته باشد و برای دیدن او به آن مکان هجوم آورده باشند. البته بعد از انتشار این ویدئو چند نفر هر کدام به نوعی خبر از ساختگی بودن تمام این جریان دادند.

حسین لامعی (فعال حوزه رسانه و سینما) در صفحه اینستاگرامش یک استوری منتشر کرد و نوشت که: «آن جمعیتی که در مراسم دیده می‌شوند، مردم عادی نیستند. طرفدارگلزار هم نیستند. سیاهی لشکر سینمایی‌اند. شغل رسمی آنها سیاهی لشکری است. بسیاری‌شان تحت قرار داد دفاتر سینمایی‌اند ؛ در بسیاری از فیلم‌های سینمایی در نقش سیاهی لشکر بوده‌اند، واهالی سینما آنها را خوب می‌شناسند. نفری 80 الی 150 تومن روزانه می‌گیرند که سر صحنه حاضر بشوند. اگر بهشان این پول را بدهید جای دیگر هم می‌روند. مثل اینجا … باری؛ شعور مردم ایران، این روزها بسیار بسیار فراتر از این تصویر ساختگی تهوع آور است. اگر به فکر لو رفتن خودتان نیستید به فکر «آبروی مردم» باشید.

در ادامه بهمن بابازاده (فعال حوزه موسیقی) هم توییتی منتشر کرد و نوشت: «۲۱۰۰ نفر با دریافت ۸۰ تا صد هزار تومان به مراسم محمدرضا گلزار آفیش شده اند! سیاه لشگرهایی که در اکثر پروژه های سینمایی هستند و کارشان همین است! رسانه ها هم تیتر زده اند: “استقبال چندین هزار نفره از سوپر استار سینمای ایران!”. آخرین نقش آفرینی سوپراستار سینما ایران یادتان می آید؟»

گلزار ؛ طرفداران واقعی یا سیاهی لشکر روزمزدی؟

شاهین صمدپور (فعال رسانه‌ای) هم در صفحه اینستاگرام خود استوری منتشر کرد و او هم نوشت که مدتها پیش حسین لامعی چنین چیزی رو به من گفته بعد رفتم تحقیقات کردم دیدم این کار بین یکی دو تا از سوپراستارهای معروف بسیار مرسومه و … بعد هم اشاره کرده که حتی دفتری که این سیاهی لشکرها رو هم از آنجا اجاره کرده بودن پیدا کرده و …

بهرحال بحث سیاهی لشکر بودن این جمعیت در توییتر هم داغ شد، مثلا شخصی به بهمن بابازاده گفته بود: «شما نمیتونید منکر طرفدارهای محمدرضا گلزار بشید. پس به این طرفدارها برچسب پول گرفتن نزنید که خنده دار میشه. این خبرتون که مثل خبر ممنوع الکار شدن خواننده ها نیست که دونه دونه رد کردن» یا شخص دیگری نوشته است:« از این ۲۰۰۰ نفر یکیشون حداقل شطرنجی میاوردید میگفت گرفتم این پولو» و …

کاربری هم نوشته بود: «واقعا اگه این کار رو کرده باشه خوشحالترم تا اینکه این احساسات واقعی مردم باشه».

گلزار در بازار موبایل ایران

سینما دیلی هم که در اینستاگرام و تلگرام فعال است در متنی تحت عنوان «سوپراستار محبوب یا ستاره افول کرده؟ / روزهای پرحاشیه محمدرضا گلزار در خیابان‌ها» نوشته بود:

«در این شرایط، برای بسیاری، سوال مهم از تیم تبلیغاتی محمدرضا گلزار این است که اگر این بازیگر چنین حجمی از حامیان و طرفدران دارد، چرا در آمار بازدید آخرین سریال‌ها و فیلم‌های او، چیز دیگری دیده ‌می‌شود؟! چرا در این سال‌ها، فیلم‌ها و سریال‌ها و برنامه‌های او، از لحاظ بیننده و گیشه شکست‌خورده‌اند؟ «گیسو» آخرین سریالِ خانگی و محصول پخش‌شده گلزار به محصول شکست خورده پلتفرمش تبدیل شد و حتی یک هفته هم، پربازدید‌ترین محصول نماوا نبود. اتفاق مشابهی هم برای برنامه «هفت خان» افتاد. «ما همه با هم هستیم» هم به عنوان آخرین فیلم اکران شده‌ی ‌گلزار، تبدیل به یک شکست تجاری شد و او از سال ۹۸ تا امروز هم جلوی دوربین فیلم تازه‌ای نرفته.

به نظر می‌رسد گلزار، جایگاهش را به عنوان یک ستاره پول‌ساز در سینما از دست داده و عملا بازیگرانی چون پژمان جمشیدی و بهرام افشاری در این سه سال جای او را در گیشه گرفته‌اند.

در این شرایط همچنان سوال این است که به جای حواشی‌ای مثل کلیپ «زندگی بدون محمدرضا گلزار» و جمعیت استقبال‌کنندگان، چرا این بازیگر با تولید یا همکاری در یک فیلم پر فروش، جواب منتقدینش را نمی‌دهد و به جای این حجم از حواشی، دوستدارانش را راهی سالن‌های سینما نمی‌کند؟»

البته گلزار چند سال قبل هم باز در یک جنجالی که بوجود آمده بود یک مصاحبه با تی وی پلاس داشت و گفته بود: «من نیازی به دیده شدن ندارم که بخواهم یک حاشیه کذب ایجاد کنم، ممکن است دوستم نداشته باشید اما نمی توانید من و تلاش هایم را انکار کنید.»

فکر کردن یا  قضاوت ؛ مسئله این است

حال آنچه که مهم است این است که ما واقعا فکر کنیم ببینیم چه اتفاقی افتاده است که البته آن هم با توجه به جمیع جهات واقعا نمی‌توان به نتیجه مشخصی رسید.

حالت اول ؛ اگر این طرفداران واقعی هستند و هیچ داستانی پشت آن نیست که فبه المراد و چه نیکو که چنین سوپر استار پرطرفداری در سینمای ایران وجود دارد، ولی باز یک کمی فضا غبار آلود است مثلا  محمدرضا گلزار با بیش از 12 میلیون دنبال کننده در اینستاگرام، تعداد لایک‌های مطالب صفحه‌اش را فیلتر کرده است تا مخاطب نداند هر مطلب چه تعداد لایک خورده است، از طرف دیگر هم برای اکثر پست‌هایی که منتشر می‌کند بخش کامنتها را بسته است تا کسی چیزی ننویسد.

این مسائل سلیقه شخصی محمدرضا گلزار است ولی کسی با این حجم از طرفدار چرا چنین فیلترینگی را در همان صفحه اینستاگرام خود لحاظ کرده است جای پرسش دارد در صورتی که در نمونه‌های مشابه داخلی و خارجی اکثریت قریب به اتفاق از اعمال چنین فیلتری خبری نیست و همه اذعان دارند که این صفحه‌ها یکی از راه‌های ارتباطی با هوارداران است.

در حالت دوم اگر همانطور که برخی گفته‌اند تمام این اتفاقات هم ساختگی باشد، باز دود آن در چشم همان سوپر استار می‌رود که خودش و تیمش می‌دانند خانه‌ای بر روی آب ساخته‌اند و از این حرفها خبری نیست. آنها بهتر از هر کسی می‌دانند که این اتفاقات جعلی است و شاید چند صباحی با آن دل خود را خوش کنند و چند نفر را هم گول بزنند اما آخرش چه؟

بنابراین در هر حالت اگرچه نمی‌توان مشخصا گفت چه اتفاقی رخ داده است اما بهترین کار در هنگام دیدن از این دست اتفاقات فکر کردن است.

یونگ گفته است: «فکر کردن دشوار است، به همین خاطر است که بیشتر مردم قضاوت می‌کنند».

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.

دکمه بازگشت به بالا