کارگردانان زیادی در تلویزیون ایران، در میانه مسیر سریالسازی و یا برنامهسازی گریزی هم به سینما و فیلمساختن زدهاند؛ گریزی که برای اغلب آنها یا در حد همان یکبار تجربه کارگردانی در سینما باقی ماند و یا باعث شد وزنه سریالهایشان سنگینتر از قبل شود و با اقبالی بیشتر به تلویزیون بازگردند.
به گزارش دیده بان هنر و به نقل از خبرنگار سینمایی ایرنا؛ پای صحبت کارگردانان و هنرمندان که مینشینیم همه به اتفاق، کارگردانی تلویزیون را متفاوت با کارگردانی سینما میدانند. دو حرفهای که گرچه در ظاهر دغدغههای یکسانی را به هنرمند تحمیل میکنند، اما دنیاهایی متفاوت دارند. به قدری که بسیاری از کارگردانان مطرح سینما و تلویزیون پس از سالها کسب تجربه در تلویزیون، به کارگردانی در سینما روی آورده اند و یا بعضی برعکس عمل کرده اند و پس از سینما، تجربه هر دو مدیوم را ادامه داده اند.
اما آنچه در کارنامه اغلب آنها به چشم میخورد، شروع حرفه کارگردانی از دریچه تلویزیون، چه سریال و چه تله فیلم، و بعد ورود به سینما است؛ مسیری که کارگردانان مطرحی چون مهران مدیری، حسن فتحی، سروش صحت، سعید آقاخانی، داوود میرباقری پیمودهاند.
اینکه پس از تجربه کارگردانی سینما دوباره به تلویزیون و سریالسازی بازگشته اند یا نه، نکته مهمی است که با بررسی کارنامه آنان در این گزارش به آن میپردازیم؛ نکتهای که این روزها به بهانه اکران فیلم نیلگون به کارگردانی حسین سهیلیزاده که سالها تجربه سریالسازی داشته، اهمیت بیشتری پیدا کرده است.
فتحی و وزنه سنگین سریالسازی
حسن فتحی که این روزها نامش با مست عشق بیش از پیش بر سر زبانهاست، از سال ۷۲ و با سریال همسایه ها در تلویزیون کار خود را به عنوان کارگردان آغاز کرد. نکته مهم درباره او شروع با یک سریال مناسبتی و درام خانوادگی است که پس از آن فتحی در سریالهای عاطفه و هوای تازه این سبک را ادامه داد.هرچند امروز نام حسن فتحی «مست عشق» بر سر زبان هاست، اما همچنان از او به عنوان کسی یاد میکنند که با سریال «شهرزاد»، مسیر قصه گویی در شبکه نمایش خانگی را جهت داد
پس از آن فتحی با پهلوانان نمیمیرند، شب دهم و بعدتر مدار صفر درجه علاقه خود را به پرداختن به تاریخ معاصر ایران در دل قصه ها و داستان هایش نشان داد. فتحی اولین فیلم سینمایی خود را حدود ۱۰ سال پس از آغاز کارگردانی در تلویزیون و در سال ۸۳ کارگردانی کرد. ازدواج به سبک ایرانی فیلمی کمدی بود که با همه آثار تلویزیونی و سریالی فتحی متفاوت بود.
پس از این فیلم فتحی باز به سراغ سریال سازی رفت و آثار ماندگاری چون مدار صفر درجه، میوه ممنوعه، در مسیر زاینده رود و.. را کارگردانی کرد. او پس از اولین فیلم سینمایی اش، ۹ سریال و ۴ فیلم دارد و وزنه سریالهایش سنگینتر از آثار او در سینماست.
هرچند امروز نام او با بحث برانگیزترین فیلم این روزها یعنی مست عشق بر سر زبان هاست، اما همچنان از او به عنوان کسی یاد میکنند که با سریال شهرزاد، مسیر قصه گویی در شبکه نمایش خانگی را جهت داد و همچنان به علاقه مندی پیشین خود یعنی پرداختن به بخشی از تاریخ معاصر ایران آن هم در قالب سریال پرداخت.
تنوع ژانر در کارنامه کارگردان «گاندو» با تنها یک فیلم سینمایی!
سریال گاندو پس از تهیهکنندگی مجتبی امینی با نام جواد افشار گره خورده است. کارگردانی که از سال 1379در تلویزیون فعالیت میکرد و با سریال هایی چون غروب بی پایان، سایه سکوت، پول کثیف و.. شروع کرد. افشار هیچ وقت ژانر ثابتی برای فعالیت نداشته و از پول کثیف که درامی پلیسی خانوادگی است در کارنامه دارد تا جابربن حیان که تاریخی است و به بخشی از زندگی این شخصیت میپردازد.
او در سال 1387 و حدودا ۱۰ سال پس از شروع فعالیتش در تلویزیون، به سینما روی آورد و فیلم کلبه را با ژانری کاملا متفاوت با تمام آثارش یعنی ترسناک، تولید کرد.
این تجربه فقط همین یک بار برای او در سینما تکرار شد چراکه پس از آن تمام تولیدات او در سریال های تلویزیونی خلاصه میشود. آنام، مادرانه و کیمیا از آثار بعدی او هستند که با محوریت یک زن به عنوان پیش برنده داستان متمایزتر از آثار دیگر او و در یک دسته بندی مشخص جای میگیرند.
پس از این سه سریال، او گاندو ۱ و ۲ را همچنان در حال و هوایی کاملا متفاوت با دیگر آثارش و در ژانر اکشن و امنیتی در تلویزیون کارگردانی کرد.
مدیریِ تلویزیون، کم رمق در سینما
مهران مدیری که حالا پروانه نمایش دومین فیلمش با عنوان ساعت ۶ صبح را به تازگی دریافت کرده، درست ۳۰ سال پیش با ساخت ساعت خوش برای تلویزیون کارگردانی را شروع کرد. اینکه چرا مهران مدیری در این ۳۰ سال تنها یک فیلم سینمایی ساخته، نکته جالبی است که بیش از خواست او به عقبه برنامهسازی و اقبال مخاطبان از آثار تلویزیونی او برمیگردد.اینکه چرا مهران مدیری در این ۳۰ سال تنها یک فیلم سینمایی ساخته، نکته جالبی است که بیش از خواست خود او، به عقبه برنامه سازی و اقبال مخاطبان از آثار تلویزیونی او برمیگردد
مدیری در سال 1373 گروهی را گرد هم آورده بود که حضور آنها پیش از این در تلویوزیون سابقه نداشت و این به تنهایی کافی بود تا او جنگ۷۷، ببخشید شما، پلاک۱۴، طنز ۸۰ و سریال های دیگری چون پاورچین، شب های ببره، باغ مظفر و… را تا سال ها در تلویزیون کارگردانی کند.
مدیری در سال 1395 یعنی حدودا ۲۰ و چند سال پس از شروع کارش، ساعت پنج عصر را برای سینما ساخت که به نظر میرسد اقبال کم مخاطبان از این فیلم مدیری را دوباره در خط تولید سریال ها و برنامه های تلویزیونی اش انداخت. اسکار تازه ترین برنامه اوست که پرمخاطب بودنش نشان میدهد مدیری در تولید برنامه و سریال عملکرد بهتری داشته تا فیلم سینمایی.
او که فقط برای خلق «در پناه تو» آمده بود
در پناه تو آشناترین نامی است که حمید لبخنده را به یادمان میآورد. کارگردانی که با ساخت آیتم های تلویزیونی شروع کرد تا در سال 1374یکی از متفاوتترین سریال های تلویزیون تا آن زمان را کارگردانی کند. موفقیت در پناه تو باعث شد لبخنده ایده مرکزی دختر سنت شکن را در سریال بعدی خود یعنی در قلب من تکرار کند اما اقبال قبلی از آن صورت نگرفت.
در اینجا بود که لبخنده تغییر مدیوم داد و همین ایده را در فیلم آبی با بازی هدیه تهرانی تکرار کرد. آبی دو ستاره هدیه تهرانی و بهرام رادان را داشت و به مدد همان ها میخواست فیلمنامه معمولی با ایده تکراری اش را رنگ و لعاب ببخشد اما موفق نشد و اقبال خوبی دریافت نکرد.
این تنها حضور لبخنده در سینما بود و پس از آبی دوباره به تلویزیون بازگشت و سریال های با من بمان و کارآگاهان را کارگردانی کرد.
تلویزیون، «لامپ ۱۰۰» و دوباره تلویزیون در مسیر سعید آقاخانی
پس از تجربه نسبتا موفق ۵ فصل از سریال نون خ دیگر برای همه مبرهن شد که آقاخانی تبحر بالایی در سریالسازی تلویزیونی و مدیریت قصه هایی با شخصیت های متعدد دارد. هرچند او در زن بابا، راه در رو و .. چندین سریالی که پیش از نون خ کارگردانی کرده بود این تبحر را نشان داده بود اما با موفقیت نون خ و مخاطبانی که درگیر کرده بود، بیش از پیش ثابت کرد که دستش تا چه اندازه در مدیریت چنین قصه هایی باز است.
هرچند آقاخانی در مصاحبه ای گفته بود که تمایل داشته «لامپ ۱۰۰» را در ژانر کمدی بسازد اما در نهایت خروجی آن فیلمی اجتماعی و کم اقبال بود و تنها تجربه آقاخانی را در سینما رقم زدآقاخانی نیز مانند همه کارگردان های این لیست پس از موفقیتی نسبی در تلویزیون که از سال ۷۲ در آن مشغول به فعالیت بود، مدیوم سنیما را امتحان کرد منتها در ژانری کاملا متفاوت با تلویزیون. لامپ ۱۰۰ برخلاف شمایل کمدی و طنز آقاخانی، فیلمی اجتماعی بود با محسن تنابنده ای که در آن روز به مدد پایتخت به عنوان بازیگری کمدی نیز شناخته میشد.
هرچند آقاخانی در مصاحبه ای گفته بود که تمایل داشته لامپ ۱۰۰ را در ژانر کمدی بسازد اما در نهایت خروجی آن فیلمی اجتماعی و کم اقبال بود و تنها تجربه آقاخانی را در سینما رقم زد.
پس از لامپ ۱۰۰ آقاخانی دوباره به تلویزیون برگشت و سریال های بیمار استاندارد را در سال ۹۵ و شب عید را در سال ۹۷برای تلویزیون تولید کرد. عید سال ۹۸ هم زمان آغاز نون خ به عنوان پخته ترین تجربه آقاخانی در تولید سریال بود که سیر آن تا همین امروز و پس از پایان پخش فصل پنجم همچنان ادامه دارد.
«نیلگون» و سینمایِ پیش رویِ سهیلیزاده
اما آنچه بهانه این بازخوانی بود اولین فیلمی است که حسین سهیلی زاده کارگردانی کرده است. فیلم نیلگون که این روزها درحال اکران است و کسی آن را تولید کرده که به مانند همه کارگردانان این لیست سابقه طولانی در ساخت سریال هایی برای تلویزیون و یا حتی شبکه نمایش خانگی داشته است.
سهیلی زاده را اغلب با سریالهای فاصله ها و دلنوازان میشناسیم. دو سریالی که به مانند در پناه تو در زمانه پخش خود به واسطه سوژه متفاوت و جنس روابطی که تا آن روز کمتر از قاب تلویزیون به تصویر کشیده شده بود، مورد اقبال قرار گرفتند. سهیلی زاده از سال ۷۸ یعنی ده سال پیش از دلنوازان، حدود ۱۰ سریال ساخته بود و کارگردان مطرحی بود.
او تا پیش از نیلگون که در سال ۹۸ تولید شده، سریالهای ملکه گدایان و مانکن را نیز در نمایش خانگی تولید کرد که ایده ای بیش از سریال آوای باران و مجموعه های قبلی او نداشتند. حالا و با ساخت نیلگون باید دید سهیلی زاده به مانند اغلب کارگردانان این لیست، دوباره به مسیر سریالسازی بازمیگردد یا مدیوم سینما را برای ادامه فعالیتهایش انتخاب خواهد کرد.