
نمایش تلخی سوگ با شیرینی انگور
مستند «فصل چیدن انگورها» داستان پسری است که همچنان در سایه فقدان مادرش زندگی میکند؛ سوگی که در تاریکی خانه و تنهایی او ادامه دارد و هر شاخه انگور در فیلم، یادآور خاطرات تلخ و شیرینی است که نه فراموش میشوند و نه میمیرند.
به گزارش دیده بان هنر و به نقل از ایرنا؛ مستند «فصل چیدن انگورها» که در سینما فرهنگ با حضور جمعی از روزنامهنگاران، هنرمندان و مدیران فرهنگی رونمایی شد، تلاشی است برای بازنمایی تجربه شخصیِ فقدان مادر و پیوند آن با یک احساس جمعی. فیلم با اتکا به خاطرات شخصی مهدی جلیلی و ارجاع به متون فلسفی میکوشد تا اندوه فقدان را از سطح فردی فراتر برده و به یک تجربه جهانشمول بدل سازد. این نگاه، نقطه قوت اثر است و آن را از روایت صرفاً شخصی به گفتوگویی میان ادبیات، سینما و تجربه زیسته تبدیل میکند.
مستند «فصل چیدن انگورها» به کارگردانی جواد توانا و تهیهکنندگی مهدی جلیلی را می توان یکی از تجربههای شاخص مستندنگاری شخصی در سینمای ایران عنوان کرد؛ اثری که از دل سوگ فردی برای مادر آغاز میشود و به تجربهای جمعی درباره فقدان، تنهایی و در عین حال معنا و ارزش زندگی بدل میگردد.
حضور پررنگ انگور در فیلم، آن را به کلیدواژهای بصری و معنایی تبدیل کرده است. پذیرایی از حضار در مراسم رونمایی با سبد انگور، نشانهای هوشمندانه از پیوند نام فیلم با محتوای آن بود. در فرهنگ اسلامی، انگور نماد حیات، شراب معرفت و پیوند با امر قدسی است. در سینما نیز بارها بهعنوان نشانهای از گذار، عشق یا حتی مرگ بهکار رفته است. در این مستند، انگور به نمادی از همزمانی زندگی و فقدان بدل میشود: مادری که در فصل انگور از دنیا میرود و پسری که از خوردن انگور امتناع میکند و میگوید: «لب به انگور نمیزنم و از دیدن انگور رنج میبرم.» این امتناع، خود نوعی مقاومت در برابر فراموشی است؛ تلاشی برای حفظ خاطره و زنده نگه داشتن غیاب.
یکی از ستونهای اصلی فیلم، گفتار متن قدرتمند آن است. متن با بهرهگیری از اندیشههای رولان بارت و شاهرخ مسکوب، روایت شخصی را در پیوند با ادبیات و فلسفه قرار میدهد. همین ترکیب باعث میشود که با وجود ریتم کند فیلم، مخاطب تا پایان همراه بماند. متن در عین حال که شاعرانه است، از دقت تحلیلی نیز برخوردار است و موفق میشود سوگ فردی را به تجربهای جهانشمول بدل کند.
فیلم با تمرکز بر جزئیات، خلأ حضور مادر را بازسازی میکند؛ پسر به سراغ لباسهای مادر میرود، برای سنگ قبرش طرحی هنری سفارش میدهد، مکان های حضور دو نفره در سفرها به تنهایی سفر می کند، عکسها و پیامکهای موبایل همراه با صدای تبریک تولد مادر تداوم روزمرگی پسر در فقدان مادر است. این لحظات ساده اما عمیق، همزمان حس انزوا و پیوستگی را القا میکنند؛ گویی گذشته به واسطه تصویر و صدا همچنان در زمان حال حضور دارد.
این اثر را میتوان به نوعی مواجهه همگانی برای همه پسران و مادران دانست؛ مواجههای که هر تماشاگر را به یاد رابطه خود با مادر و معنای فقدان در زندگیاش میاندازد. به همین دلیل، اشکها و واکنشهای عاطفی مخاطبان در سالن نمایش، بخشی از تکمیل روایت فیلم بود.
فیلم بخش عمدهای از خود را در تاریکی میگذراند. تاریکی نه صرفاً به معنای فقدان نور، بلکه به مثابه استعارهای از غم، انزوا و بیپناهی است. با این حال، گاه روشنایی قاب را میشکند و تصویری از امید و زندگی پیش چشم مخاطب قرار میدهد. این بازی میان تاریکی و روشنایی تضادی شگفتانگیز میآفریند و نشان میدهد که زندگی همواره در کنار مرگ جریان دارد.
کارگردانی و تدوین جواد توانا و موسیقی فرید سعادتمند در کنار صداگذاری سیدمحمد کشفی، فضایی متناسب با مضمون فیلم ایجاد کردهاند و فیلم را وارد لایه های معنایی می کند که ئ در لحظاتی خاص به اوج شاعرانگی میرسد؛ به ویژه در پلان تقابل جشن نوروز و سوگواری بر مزار مادر؛ که به نقطه درخشان فیلم بدل میشود.
«فصل چیدن انگورها» بیش از آنکه درباره مرگ باشد، درباره زندگی است. فیلم در پی آن است که نشان دهد ارزش خانواده، خاطره و عشقهای کوچک روزمره چیزی است که نباید از دست برود.صداقت روایت، استفاده هوشمندانه از نمادها و گفتار متنی اندیشهورزانه آن را به یکی از آثار تأثیرگذار مستند سالهای اخیر بدل کرده است. این فیلم، در نهایت، نه یک مرثیه، که یادآوری است: زندگی در تاریکی همواره راهی برای رسیدن به روشنایی دارد.
در مراسم، جلیلی با تأکید بر جایگاه خانواده، فیلم را نه مرثیهای برای مرگ بلکه دعوتی برای درک ارزش زندگی دانست. این تأکید بر نقش خانواده به عنوان مأمن و سرچشمه امید بازنمایی میشود.
در مراسم رونمایی، جمعی از پیشکسوتان و چهرههای صاحبنام سینما و رسانه همچون هادی خانیکی، حسن نمکدوست، مهدی شفیعی، شیوا دولت آبادی، پیروز کلانتری، سعید رشتیان، هاله باستانی، محمد شکیبا نیا، حسین میرزایی، مهدی مولایی، نادره رضایی، نصیر حیدریان، محمد کبیری، یوسف پزشکیان، زهرا خسروی، هادی حیدری، شهاب طباطبایی، جلال سمیعی، مهدی افشارنیک و حوریه قاسمی حضور داشتند.