
اجرای رایگان یک نمایش دیگر در فصل همدلی؛ هنر همواره جریان دارد
نمایش «رنگ وجود» (تنگنا) اثر دیگری است که در فصل همدلی و در پاسداشت تئاتر برای حمایت از آن در پی حملات رژیم صهیونی اجرای رایگان برای مخاطبان و علاقهمندان گذاشت.
به گزارش دیده بان هنر و به نقل از ایرنا؛ ساسان پیری نویسنده، کارگردان و تهیهکننده نمایش «رنگِ وجود» که پیشتر دو نمایشنامهخوانی «کلهپوکها» و «خنده در طبقه ۲۳» را در سالهای ۱۴۰۱ و ۱۴۰۲ روی صحنه برده بود، اظهار داشت: ما دو روز نخست را اجرا رفتیم و ۳۰ درصد تخفیف گذاشتم و بعد از آن حمله رژیم صهیونیستی آغاز شد. بعد از آن یا باید کلا کار را کنسل میکردم و نمیتوانستم این را در خودم بپذیرم. به همین دلیل، دوباره با سالن صحبت کردم و به این نتیجه رسیدیم روز سوم اجرا را به صورت رایگان بگذاریم و روزهای بعدی را با ۵۰ و ۴۰ درصد تخفیف تا افرادی بیایند کار را ببینند. شاید این گونه خستگی از تن خودمان بیرون برود.
او افزود: انتظار بیشتر از این هم نمیتوانستیم داشته باشیم. به هر حال شرایط جنگی بود و امکان اجرای نمایشها نبود.
مردم ایران در بدترین شرایط زندگیشان هم لبخند میزنند
پیری گفت: به دنبال جنگ، خیلی از افراد به مسافرت رفتند اما من در تهران ماندم تا کارم را پیش ببرم. مردم ایران مردمانی هستند که هیچ چیزی را نمیخواهند بپذیرند؛ اگر سیل و زلزله و بمباران را همزمان در کشور داشته باشیم، این مردم مقاومت میکنند. مردم ایران باید پرستیده شوند. چون در بدترین شرایط زندگیشان باز هم لبخند میزنند.
او افزود: شبهای نخست یادم هست که با موتور در شهر تردد میکردم و شاهد شادی مردم بودم. هنر هم در این مدت جریان داشت اگر چه اجرایی نداشتیم، بچهها تئاتر پای کار بودند. خیلی این اتفاقات دردناک است اما چیزی که باعث میشود کشور سرپا بماند همین مردمانش است که در هر شرایطی واقعا با هم کنار میآیند. امیدوارم دیگر درگیر جنگ نشویم.
این کارگردان همچنین از نوشتن متنی درباره این اتفاقات اخیر خبر داد و گفت: اگر بتوانم یک تهیهکننده پیدا و یا خودم آن را اجرا کنم، شاید در ماههای آینده هم این متن را روی صحنه ببرم.
او اظهار داشت: ایده کار «رنگ وجود» تقریبا شش ماه پیش به ذهنم رسید. اصولا فکر میکنم آدمها رنگ دارند و هر آدمی رنگ خودش را دارد. تصورم این بود که میتوانم یک حالت مربع شکلی را بر اساس رنگشناسی «ایتن» از رنگهای قرمز، آبی، سبز و زرد، مشکلی و سفید داشته باشم که به دلیل هزینه بالای ساخت دکور، سعی کردم دایرهای در صحنه ایجاد کنم و بتوانم شخصیتها را بر اساس رنگشان در دایره زندگی خودشان روی صحنه بیاورم.
وی افزود: دایره زندگی آدمها هم اگر بخواهیم خیلی رویشان تمرکز کنیم، طبیعتا چیزهای تلخ زیادی را میتوانیم درک کنیم و این نگاه من بوده است.
او افزود: ایده اولیه این بود که ابتدا به رنگ افراد نگاه کنیم و بعدها با طراحی صحنه بتوانیم چهار بازیگر و چهار تکگویی داشته باشیم که در دایرههای زندگی خودشان با رنگ زرد، سبز، آبی و قرمز بتوانیم اینها را ترکیب کنیم. سعی کردیم از صرف تکگویی خارج و داستانی را به آن اضافه کنیم؛ یک راننده تاکسی که سه نفر را سوار میکند و اتفاقاتی در زندگی این افراد رخ میدهد که … .
او خاطرنشان کرد: این که هر کسی رنگی دارد، رنگ افراد در مقاطعی از زندگیشان تغییر میکند. نمیتوان گفت یک نفر فقط یک اخلاق و رفتار دارد و از بچگی تا پایان عمرش همین است. یکی از بازیگران در نمایش چندشخصیتی است و رنگهای مختلفی را در زندگی خود دارد.
این کارگردان تئاتر گفت: در تئاتر، نویسنده و کارگردان چیزی در ذهن خودش را دارد که فقط یک درصد آن در اجرا ارائه میشود و این دردناکترین قسمت هنر است که همه آن ایدههایی که در ذهنت را داری انجام میدهی و خیلی هم از این بابت خوشحال هستی اما فقط دو روز نخست است و بعد از آن همه چیز کاملا عوض میشود. یعنی با بازیگر، صحنه، سالن، مرکز هنرهای نمایشی و بیپولی روبرو میشوی و در نهایت کار هم آماده میشود اما چیزی نبوده که میخواستی.
وی افزود: ما در فضای موجود نمیتوانیم خطا کنیم و گویی باید صد خودمان باشیم و امکان تجربه دوباره را نداریم چون شرایط ایجاد نمیشود. دوباره نمیتوانم یک نمایش را با این حجم از هزینهها روی صحنه ببرم و نگاه داشتن گروه خیلی سخت است. نمیتوانم سالن خصوصی پیدا کنم که با من درصدی کار کند و سه روز نخست به من اجرا بدهد و در نهایت این که ای کاش یک اتفاقی دستکم بیفتد که دست از قضاوت برداریم و به بچههای تئاتر فرصت دهیم.
با تمام شخصیتها همزادپنداری میکنم
محمدامین قریشی یکی از بازیگران نمایش هم که مشغول فعالیت تئاتر است گفت: قبل از جنگ اتفاقات دیگر هم در جامعه میافتاد که از آن هم بدتر بود. مثل حمایت نشدن از هنر آنگونه که باید و شاید. اکنون که در دوران جنگ قرار داریم یک پیام یا پست ساده هم در اینستاگرام باعث حمایت از ما می شد. من جنگ را جدی نگرفتم و جدی نمیگیرم.
او افزود: هرگز کم نمیآورم. مجبور شدم اگر چه به خاطر خانواده چند روزی به شهرستان بروم اما دوست داشتم بمانم و اینجا جای من است. چه جنگ ادامه میداشت و نمیداشت ادامه میدادم و خواهم داد.
این بازیگر که از سال ۱۴۰۰ به گفته خودش ناخواسته وارد تئاتر شده همچنین میگوید: خیلی علاقه داشتم. داستان هم از این قرار است که یکی از دوستانم استوری از فیلم کوتاه گذاشت و به دنبال عوامل بودند. با بازیگر کار آشنا شدم و من را به تئاتر معرفی کرد و بازیگری را ادامه دادم.
او درباه شخصیت خود در نمایش هم اظهار داشت: من در این کار ۷ رنگ دارم و شخصیتی که بازی میکنم یک بیماری چندشخصیتی است. یک بیماری نادر که عمدتا آنچه در شخصیت خودم دوست داشتم این بود که ۹۹ درصد افراد جامعه ما دچار آن هستند اما بروز نمیدهند و آن را بیان نمیکنند. آن چیزی که در شخصت من در نمایش برجسته است، بیمار بودن آن است. بچه، تنس، عصبی متجاوز، خوشحال شخصیتهای من در این کار است.
قریشی گفت: با تمام شخصیتهای خود همزادپنداری میکنم و بعضی از دوستان که کارم را میبینند میگویند این شخصیتها در زندگیام آمده است. بیشترین شخصیتی که با آن ارتباط گرفتم، بچه است. بچهای که مورد آزار و اذیت شخصیتهای دیگر قرار گرفته است. خودم را هنوز آن بچه میبینم که برخی مواقع فکرها و قضاوتهای خودم از آدمها، استرسها و افسردگی و حتی خوشحالیها اذیتم میکند.
نمایش «رنگِ وجود» تلاش دارد با نگاهی درونی و شاعرانه، مخاطب را به تماشای تنگناهای انسانی و مواجهه با خویشتن دعوت کند.
ساسان پیری، علاوه بر کارگردانی و نویسندگی، تهیهکنندگی این نمایش را نیز بر عهده دارد. بازیگران نمایش، به ترتیب ورود، عبارتند از: سید پویا بیکی، فرنیا احمدوند، نفس نیکنامی و سید محمدامین قریشی.
دیگر عوامل نمایش عبارتند از: مشاور کارگردان: حسین عباسی دستیار کارگردان و برنامهریز: مینا آشتیانی دراماتورژ: سید پویا بیکی طراح نور: علی ذوالفقاری طراح صحنه و مجری طرح: مهدی شایسته طراح لباس: نگین بخشیزاده.فرنیااحمدوند دستیار تهیه و مسئول اتاق فرمان: سیده صفورا میر جعفری موسیقی: امیرحسین رحمانی نوازنده: شهریار طبری طراح اکسسوار: مهسا سعید طراح پوستر و لوگو: سید محمدامین قریشی عکاسان: امیر ناصری و علی واثقی تیزر: پویا جلالی مدیر امور رسانه:رضامقدمی تدوینگر: تورج ناصری و نگار پیشبهار.
این اثر نمایشی روایتگر قصه چهار انسان است؛ چهار رنگ در دایرهای تنگ و محدود. هرکدام اسیر تنگنای درون، زرد، سبز، قرمز و آبی، در نقطهی تلاقی سرنوشت و تقدیر، چارهای جز مواجهه با خود و دیگری ندارند؛ آنجا که شاید انگیزهها معنای تازهای بیابند.